هنر دعوت از مشتری احتمالی زیگ زیگلار (قسمت پنجم)

با «نه شنیدن» معقولانه برخورد کنید
اگر یک مشتری احتمالی به شما «نه» گفت، حتی می خواهد این فرد جزو افراد درجه یک شما باشد یا جزو بازار سردتان، باید بدانید که روی سخن او با شخص شما نیست، بلکه او پیشنهاد تجاری شما (خواه محصول یا خدمات و یا فرصتی تجاری) را رد کرده است. ممکن بود این پیشنهاد را یکی از هزاران نفر آدم دیگر هم به او می داد و او باز هم «نه» می گفت. بنابراین هیچوقت «نه» را مسئله شخصی تلقی نکنید و موارد زیر را به خاطر بسپارید:
1) مشتری احتمالی هیچ گاه همه چیز را در دیدار نخست به شما نمی گوید: ممکن است او واقعا از محصول خوشش آمده باشد و یا مایل به پیوستن به شما باشد، اما بنا به دلایلی این مسائل را به شما نمی گوید. هیچ گاه مجبورش نکنید و راهی برای اظهار تمایل او در آینده باز بگذارید.
2) شخصیت افراد مختلف با هم فرق می کند: گاهی اوقات یک تفاوت شخصیتی ریز باعث «نه گفتن» مشتری احتمالی به شما می شود.
3) وقتی مشتری احتمالی شما بد عنقی یا بد دهنی می کند، اصلا قصد توهین به شما را ندارند. اینگونه رفتار آنها دلیل خاصی که به شما مربوط باشد ندارد. آنها از چیزی – که ما نمیدانیم چیست – ناراحت یا آزرده اند. با مسائلی درگیرند که هیچ ارتباطی به شما ندارد. پس در چنین مواقعی، هر چه می کنید، لطفا مقابله به مثل نکنید، بلکه رفتار متین و پرستیژ کاری تان را حفظ کنید. کسی چه میداند؟ چه بسا رأفت و مهربانی شما تصمیم او را تغییر دهد و او روزی جزو بهترین توزیع کننده های شما بشود.

از زبان زیگ: فراموش نکنید که مشتری احتمالی اصلا به شخص شما «نه» نمی گوید، بلکه به فرصت شغلی تان نه می گوید. اگر همین یک مسأله را درست بفهمید و با خودتان حل و فصل کنید، به شما قول می دهم بعد از هر پیگیری، با همان اعتماد به نفس قبلی به سراغ نفر بعدی می روید.
اصلا تعجب نکنید اگر بعد از دو یا سه سال از شروع به کار سازمانتان، وقتی صدها و حتى هزاران توزیع کننده در مجموعه تان دارید، به افرادی برخورد کنید که وقتی کار را به آنها معرفی کردید به شما جواب رد دادند، اما حالا بر می گردند و به شما می گویند: «انگار من بیش از حد منتظر مانده بودم؛ عجب افرادی توی مجموعه ت هستند!» به خاطر داشته باشید: کسانی که اهل عمل نیستند، به هر بهانه ای برای فرار کردن متوسل می شوند. و آنهایی که جاه طلبانه به دنبال انجام کاری هستند، راهش را پیدا خواهند کرد. پس همیشه به دنبال افراد دسته دوم باشید.

مزیت بازاریابی شبکه ای
این فرصت را دارید که در ابتدا ضعیف شروع کنید و بعدا مهارت های خود را افزایش دهید. در تجارت بازاریابی شبکه ای این امر صادق است که میگوید: نه تنها ارزش انجام دادن را دارد بلکه ارزش ناشیانه انجام دادنش را نیز دارد، تا زمانی که در آن به مهارت های لازم برای رشد برسید. البته این امر در تمام مراحل زندگی نیز صادق است. هیچ کس در ابتدای هیچ کاری استاد نیست و طبیعتا در بازاریابی شبکه ای هم دعوت و معرفی اول شما آنقدرها بی نقص و حرفه ای نخواهد بود و حتی معرفی های دوم و سوم شما هم همینطور خواهد بود، اما همین که ده الی دوازده جلسه معرفی کار برگذار کردید اعتماد به نفس شما به طرز شگفت انگیزی افزایش یافته و به همراه آن کارایی و میزان موفقیت تان هم افزایش خواهد داشت. اما باید در ابتدا بدانید که تا زمانی که از مرحله ضعیف کار کردن عبور نکنید هیچ گاه به مرحله عالی نخواهید رسید.

داستانی کوتاه از زبان زیگ زیگلار
یک روز سه شنبه، مادری در کلیسا چهار فرزندش را پیش من آورد، بچه هایی هم قد، زیبا با لباس هایی زیبا بودند، مادرشان می گفت که یکی دو سال قبل همین صحبت مرا شنیده که (هر کاری که ارزش انجام دادن دارد، ارزش ناشیانه انجام دادن را هم دارد). او می گفت که در ابتدا از خیاطی کردن ترس و واهمه داشته است، با این واهمه که نتواند کار مشتری را درست انجام دهد و با این که مادرش خیاط قابلی بوده است، کار اول خودش حقیقتا افتضاح بوده و حتی کارهای دوم و سومش هم همینطور از آب در آمده. اما دو سال بعد از آن قضیه، حالا دخترهای کوچولو و زیبای او با لباس های زیبا و یکدست روبروی من ایستاده بودند. لباس هایی آنقدر زیبا که لیاقت ارائه در هر نمایش مد لباسی را داشتند.

بله شما باید دریابید که هر آنچه ارزش انجام دادن دارد، ارزش ناشیانه انجام دادن را هم دارد. در تجارت سنتی ممکن است هیچ گاه چنین فرصتی نیابید، اما در بازاریابی شبکه ای تمام قهرمانان بزرگ از همین مسیر رفته و به موفقیت رسیده اند. جلسات اولیه هیچ نتورکری روان و بی نقص نبوده و طبیعتا به مرور زمان بهتر و بهتر شده است. اما اگر همین قهرمانان و لیدرهای بزرگ از همان روز اول ناشیانه شروع نمی کردند، امروز هرگز به این درجه نمی رسیدند، روزی خواهد رسید که متوجه می شوید همان شروع ضعیف و جلسات پر از اشتباه تا چه اندازه برای رسیدن به اهدافتان به شما کمک کرده است. پس اگر تعداد کارهای صحیحی که قادر به انجام دادنشان هستید کم است، تعداد اشتباهاتتان را بالا ببرید.