چگونه طرز نگرش روی نتایج تأثیر می گذارد؟ (رندی گیج)
امروز یکی از صبح های زیبای شنبه در فلوریدای جنوبی است. در حال رانندگی به سمت وایپر هستم و آهنگ «دومینو» با صدای ون موریسون از ضبط ماشینم در حال پخش است. یک وانت بار مشکی که پنجره اش را پایین کشیده در کنار من در حال رانندگی است و یک توله سگ دوست داشتنی سرش را از پنجره بیرون کرده و دور و برش را نگاه می کند. چشمهای عریض، گوشهای آشفته در باد و زبان آویزان همگی نشان از آن دارند که این سگ دارد اوج لذت نیروانای سگ سانان را تجربه می کند. آهنگ به استیوری وان تغییر می کند و من دارم به این فکر می کنم که زندگی خیلی خوب است.
روز قبل از این ماجرا، یکی از افراد تیم سافت بالم با من تماس گرفته بود تا بگوید ماشینش را دزد زده است. وقتی با من تماس گرفت تازه داشت از خانه ی مادرش بیرون می آمد و نیاز داشت عصبانیتش را سر کسی خالی کند، چون مادرش قبلا به او گفته بود که وسایلت را داخل ماشین نگذار و به جای همدردی، جواب همیشگی «بهت گفته بودم که!» را تحویلش داده بود.
از او پرسیدم که سارقها پنجره ی ماشین را شکستند یا نه. شیشه را نشکسته بودند و پیش خودم فکر کردم که خود این قضیه خبر خوبی است، چون زحمت تعویض شیشه را از سرش کم کردند. سپس پرسیدم: «دستکش سافت بالت توی ماشین بوده یا نه؟». معلوم شد که دستکش را داده تعمیر و بنابراین توی ماشین نبوده است. گفتم «این خودش جای خوشحالی داره، چون این دستکش ها چند ماهی طول میکشه تا شکل بگیره و دست را اذیت نکنه». خودش هم قبول کرد این مسأله جای خوشحالی دارد، ولی گفت چوب قدیمی اش را دزدیده اند. به او گفتم: «باید از این مسأله خوشحال باشی که چوب قدیمی بوده و چوب ۳۰۰ دلاری جدیدی که برای کریسمس خریدی نبوده». با حالت تقریبا برافروختهای گفت: «مثل این سخنرانای انگیزشی می مونی! جنبه ی مثبت همه چیز رو میبینی!»
حرفش را قبول داشتم. شدیدا معتقدم در هر اتفاق بدی خیری نهفته است و بسیار آدم خوش بینی هستم. این یک مدل ذهنی است و الگوی ذهنی شاید بیش از هر چیز دیگری با موفقیت ارتباط داشته باشد. چون الگوی ذهنی ما طرز نگرشمان و طرز نگرش ما، اقداماتی را که انجام خواهیم داد تعیین می کند. اگر معتقدید افراد شکاک اند، در پس ذهن تان با تردید به آنها نزدیک می شوید و همین تردید، شکی را به آنها القا می کند که اگر به صورت طبیعی به آنها نزدیک می شدید، در آنها ایجاد نمی شد.
اگر انتظار داشته باشید که ردتان کنند، احتمالا رد خواهید شد
اگر از اعضای تیم تان انتظار دارید منفی باشند و تیم را ترک کنند، احتمالا همین طور خواهد شد. از سوی دیگر، اگر معتقدید فرصتی که به افراد ارائه می کنید، فوق العاده است و هر کسی به شما نپیوندد دیوانه است، افراد بیشتری را جذب خواهید کرد. اگر از افرادتان انتظار رشد فردی و تیم سازی داشته باشید، احتمالا این کار را خواهند کرد. انتظارات یکی از سلاح های بسیار قدرتمند در جعبه ی مهمات نیروهای رهبری شما است. این که افراد بدانند از آنها انتظارات بالایی دارید، باعث الهام بخشی به آنها می شود و کمک می کند تا اعتماد به نفس لازم برای این کار را در خودشان پرورش دهند. حال اگر شما هم مثل بسیاری از مردم هستید، ذهن تان با ویروسهای منفی برنامه ریزی شده و همین مساله باعث شده است تا باورها و انتظارات منفی را در سطح نیمه خودآگاه خودتان پرورش دهید.
وقتی باورهای منفی دارید، این باورها رفتارهایی را خلق می کنند که به شدت احتمال موفقیت در کسب و کار را کاهش می دهند. برای مثال، ممکن است درباره ی افراد، زود قضاوت کنید و تصمیم بگیرید که فلان فرد به کار شما علاقه مند نیست و چون هیچ وقت به این گونه افراد نزدیک نمی شوید، قطعا از جذب افرادی که می توانند این کار را به نحو احسن انجام دهند ناکام می مانید.
وقتی الگوی ذهنی منفی دارید، هرچالش کوچکی حواستان را پرت می کند و حواس پرتیها قاتل رشد فردی هستند. هر سفارش برگشتی، افزایش قیمت با تغییر طرح جبران خدمات به فرصتی برای آه و ناله کردن تبدیل می شود. تا به حال سابقه نداشته است، آدمهایی که همیشه آه و ناله می کنند کسب و کاری بسازند.
وقتی الگوی ذهنی مثبتی دارید، حواس پرتی ها روی شما تأثیر ندارند و آنها را در قالب بخشی از مسیر کاری خود می پذیرید و روی هدف تان متمرکز می مانید.
به رشد فردی خودتان کمک کنید
راستش، به نظرم هیچ کسی در دنیای کنونی به خودی خود نمی تواند مثبت بماند. برنامه های منفی در همه جا به وفور وجود دارند. این برنامه ها در کلیه ی رسانه ها و در بسیاری از افراد اطرافتان (حتی افراد خوش نیت) و حتی در سازمانهای دولتی و مذهبی فراگیرند. تنها راه حفظ الگوی ذهنی در مسیر درست این گونه حاصل می شود که هر روز زمانی را برای توسعه ی فردی داشته باشید که به برنامه ریزی مثبت اختصاص یابد.
- این برنامه میتواند به شکل زیر باشد:
فایل های صوتی که گوش می کنید.
ویدئوهایی که تماشا می کنید.
کتابهایی که می خوانید.
رویدادهایی که شرکت می کنید.
افرادی که با آنها در ارتباط هستید.
از بین موارد فوق، کتاب خواندن، گوش دادن به فایل های صوتی و تماشای فایل های تصویری آسان ترین روشهایی اند که میتوانید به عنوان خوراک فکری روزانه ی خود از آنها بهره ببرید. زمانی را در صبح و پیش از ترک منزل برای خودآگاهی تعیین کنید. این کار روی نتایجی که در آن روز به دست می آورید تأثیر زیادی دارد. افراد و شرایطی را جذب خودتان می کنید که سطح خودآگاهی بالاتری از شما دارند. ولی این مساله به خودی خود رخ نمی دهد.
باید برنامه های توسعه ی فردی منظمی داشته باشید. باید هر روز برای این کار وقت بگذارید و آن را یک عمل مقدس بدانید. صبح زود بهترین زمان برای این کارهاست، ولی پیش از خواب نیز مطالعه ی مطالب مثبت خوب است. اجازه دهید ذهن نیمه خوداگاهتان خوراک مثبتی دریافت کند تا وقتی در خواب به سر می برید آنها را هضم کند. هیچ وقت قبل از خواب اخبار نگاه نکنید و صبح تان را با خواندن روزنامه شروع نکنید. هر روز را با برنامه ریزی مثبت شروع کنید و به پایان برسانید تا کلیه ی موارد منفی و افکاری را که طی روز در معرض شان قرار می گیرید خنثی کنید.
لطفا این منابع توسعه ی فردی را با ابزارهای آموزشی کسب و کار اشتباه نگیرید زیرا به هر دوی این موارد نیاز دارید. اگر شرکت یا حامی شما برنامه ای خودکار برای کتاب، سی دی ها یا دی وی دی ها دارد، خیلی خوش شانس هستید. آنها خوراک ثابتی از مطالب مورد نیاز به شما میدهند اما اگر شرکت شما چنین امکانی را در اختیارتان نمی گذارد، باید خودتان مطالب مورد نیاز را تهیه کنید. به دنبال مطالبی بگردید که به رشد ذهن، بدن و روحتان کمک می کند. برای داشتن الگوی ذهنی مناسب، بنیاد روحی قوی بسیار مفید است. بنابراین برای کارهای که به برنامه ی توسعه ی فردی شما کمک می کند با رهبر معنوی خود مشورت کنید.
- کارهای متداولی وجود دارند که باید قطعا در برنامه گنجانده شوند که کتابهای زیر یکی از آنهاست:
تو همانی که می اندیشی (انسان آیینه ی افکارش)
بیندیشید و ثروتمند شوید
جادوی فکر بزرگ
قدرت تفکر مثبت
آئین دوست یابی
ثروتمند ترین مرد بابل
شکست پلی به سوی موفقیت
و همچنین برنامه های صوتی و تصویری جیم ران، وین دایرو دیپک چوپرا محتوای عالی برای شتاب بخشیدن به رشد فردی در اختیارتان قرار می دهند.
شکست پلی به سوی موفقیت
در کتاب تو همانی که می اندیشی، بخشی درباره ی شکست وجود دارد. جیمز آلن، نویسنده ی این کتاب، می گوید: {حتى اگر بارها و بارها برای رسیدن به هدفش شکست بخورد (که تا زمان غلبه بر ضعف، این شکست اجتناب ناپذیر است)، شخصیتی قوی که طی این مسیر به دست آورده معیار موفقیت واقعی او خواهد بود و این مسأله نقطه ی شروع جدیدی برای قدرت و پیروزی بعدی شکل خواهد داد}.
این مسأله در کار ما نیز کاملا صحت دارد. قضیه را می گیرید؟ می بینید که این مسأله درباره ی اجتناب از رویارویی با عدم پذیرشها و چالشها نیست. چالشها سنگ بناهایی برای رشد شخصیت و مهارت هایی به شمار می آیند که در نهایت به شما اجازه ی برتری می دهند.
قدرت رؤياها
در این کار، درباره ی رؤیاها زیاد حرف میزنیم که مسأله ای کاملا ضروری است، چون همین رؤیاها باعث کشف فرصتها، مواجهه با ترسها و محافظت از خودمان در برابر چالشها می شوند. باید در برابر منفی نگری افراد، برای رؤیاهایتان بجنگید. با رؤیا دزدها زمان کمتری را سپری کنید.
نفر اول سرمایه گذاری در رؤیاهای خود باشید. اگر روی خودتان سرمایه گذاری نکنید، احتمالا افراد دیگر هم با سرمایه گذاری روی شما سودی نمی برند. هرروز رؤیاهایتان را تقویت کنید. زمانی بیشتر از آنچه در کافی شاپ سپری می کنید روی رشد فردی خود صرف کنید. به جای اینکه از رؤیای دیگران وام بگیرید، رؤیای خودتان را بسازید. حسش کنید، ببینیدش، بویش کنید و مزه اش را بچشید. رؤیایی بسیار جذاب و قانع کننده بسازید که شما را به سمت خودش بکشد. سپس از جملات تأكیدی و نقشه های موفقیت استفاده کنید تا رؤیای شما در ضمیر خودآگاهتان جای بگیرد.
رؤیای شما باید به اندازه ی خودتان بزرگ باشد و اگر رؤیایتان را بزرگتر کنید، خودتان نیز بزرگتر می شوید. با اعلام رؤیای خود به سایرین، افرادی را که به شما کمک خواهند کرد جذب می کنید و کسانی که زیر پای شما را خالی می کنند می شناسید. پس رؤیایتان را اعلام کنید و هر روز صبح برای کار روی طرز نگرش و رشد فردی خود زمان بگذارید. نقطه ی مقابل موفقیت شکست نیست، بلکه متوسط بودن است. شکست در واقع بخشی از فرایند موفقیت است و برای رسیدن به موفقیت واقعی در حرفه ی ما یا هرحرفه ای که دارید، باید حاضر باشید بهای مهارت پروری و شخصیت سازی را بپردازید. هیچ کدام از ما دوست نداریم با جواب نه، ترک گروه توسط افراد یا هرچالش دیگری که برای رشد تیمی قدرتمند با آنها مواجهیم روبه رو شویم. اگر هر روز روی رشد فردی خود کار کنید، پی خواهید برد که این چالش ها از چه جنسی هستند و با عبور از آنها به موفقیتی می رسید که فراسوی چالش ها قرار دارد.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
پذیرش چیست و چگونه پذیرش سازمان را بالا ببریم؟
4.31k بازدید
-
آیا شیفت دادن در بازاریابی شبکه ای کار درستی است؟
1.99k بازدید
-
چگونه در بازاریابی شبکه ای به سازمان انگیزه بدهیم تا تصاعد پنج برابری داشته باشیم
4.21k بازدید
-
سه مرحله اصلی در فالو بعد از معرفی کار
5.08k بازدید
-
دسترسی به پراسپکت نامحدود از طریق بازار گرم
3.09k بازدید
-
فالوی اتوماتیک در بازایابی شبکه ای (تام شرایتر)
2.94k بازدید
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.